*حاج محمود کریمی (( اهل دردم غم هادی دارم ))
(( ای نجل جواد ابن رضا حضرت هادی ))
***********
*حاج محمد رضا طاهری (( بزن بارون، بزن بارون که مثل ابرها دلگیرم ))
(( ای دائم از خدا و نبی تو را سلام ))
***********
* حاج حسن خلج (( معرفت سایه ای ز قامت تو ))
(( ای دهمین اختر برج هدی ))
***********
* حاج سید مهدی میر داماد (( بر سرم سایه ایوان طلایی دارم ))
(( لبیک لبیک یا علی النقی ))
کاربر گرامی :
با کلیک بر روی لینک گالری تصاویر در نوار ابزار کناری وبلاگ می توانید
از گالری تصاویر طرح جهانی لبیک یا نقی (ع) دیدن فرمایید.
در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.
آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.
متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.
امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.
متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟
امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.
متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.
متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امامعلیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.
وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امامعلیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.
وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.
منابــع :
- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.
- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.
نام تو را در دفتر خاتم نوشتند
هادی نسل حضرت آدم نوشتند
ما راه و رسم نوکری را برگزیدیم
چونکه شما را رهبر عالم نوشتند
یک قطره از مدح تو را که ثبت کردند
دیدند بالاتر ز صدها ، یم نوشتند
هر کس که از نام شما یک بار دم زد
نام ورا مداح عیسی دم نوشتند
حضرت امام على النّقى، ملقّب به هادى، فرزند امام جواد(علیه السلام) در 15 ذىحجّه سال 212 هجرى در مدینه به دنیا آمد.
نام مادر بزرگوارش، سمانه، معروف به سیّده است.
آن حضرت و در سوم رجب سال 254 در 42 سالگى در شهر «سامرّا» بر اثر زهرى که
به دسیسه «معتزّ»، خلیفه عبّاسى، توسط «معتمد» عبّاسى، به آن حضرت
خوراندند به شهادت رسید.
امام هادى پس از شهادت پدر بزرگوارش در محیط پر از خفقان و وحشتى که متوکّل عبّاسى به وجود آورده بود به سختى مىزیست.
خلیفه غاصب با حمله به یاران امام(علیه السلام)و ویران ساختن قبر حضرت امام حسین(علیه السلام)، شیعیان را بیش از پیش، دچار رعب و وحشت کرد و امام را از آنان دور ساخت و دستور داد تا آن بزرگوار را به سامرّا آوردند.
........
1- جبران نقص
«لِبَعْضِ مَوالیهِ: عاتِبْ فُلانًا وَ قُلْ لَهُ: إِنَّ اللّهَ إِذا أَرادَ بِعَبْد خَیْرًا إِذا عُوتِبَ قَبِلَ.»:
امام على النّقى(علیه السلام) به یکى از دوستانش فرمود:فلانى را توبیخ کن و
به او بگو: خداوند چون خیر بنده اى خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد. [و
در صدد جبران نقص خود برآید].
2- جایگاه اجابت دعا
«إِنَّ لِلّهِ بِقاعًا یُحِبُّ أَنْ یُدْعى فیها فَیَسْتَجیبَ لِمَنْ دَعاهُ وَ الْحَیْرُ مِنْها.»:
همانا براى خداوند بقعه هایى است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا
شود و دعاى دعاکننده را به اجابت رساند، و حائر حسین(علیه السلام)یکى از
آنهاست.
3- خداترسى
«مَنِ اتَّقَى اللّهَ یُتَّقى، وَ مَنْ أَطاعَ
اللّهَ یُطاعُ، وَ مَنْ أَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ سَخَطَ
الَمخْلُوقینَ. وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخالِقَ فَلْیَیْقَنَ أَنْ یَحِلَّ
بِهِ سَخَطُ الَْمخْلُوقینَ.»:
هر کس از خدا بترسد، مردم از او
بترسند، و هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هر که مطیع
آفریدگار باشد، باکى از خشم آفریدگان ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد،
باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار مىشود.
........
ادامه مطلب ...
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم/ داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد/ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است/ مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحه غار حراست/ خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است/ لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است
همه عمر دمادم نسرودیم از تو/ قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
.........
مقام: امام دهم
نام مبارک: علی
لقب معروف: هادی، نقی
کنیه شریف: ابوالحسن
پدر: امام جواد (علیه السلام)
مادر: سمانه
تاریخ ولادت: 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری
محل ولادت: مدینه
مدت امامت : 34 سال
مدت عمر: 42 سال
تاریخ شهادت: 3 رجب سال 254 هجری
قاتل: معتمد عباسی لعنة الله
محل دفن: سامرا
در مورد شهادت امام هادی علیه السلام و قاتل آن حضرت اختلاف است: برخی معتمد عباسی را قاتل آن حضرت میدانند (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتمد رخ داده است) و به عقیده ی برخی دیگر معتز عباسی، فرمان قتل آن بزرگوار را صادر و معتمد آن را اجرا کرد. (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتز روی داده است.)